درباره کتاب زوج درمانی هیجان مدار اثر لزلی اس. گرینبرگ، رواندا گلدمن ترجمه محمد آرش رمضانی و همکاران
کتاب زوج درمانی هیجان مدار نوشته لزلی اس. گرینبرگ، رواندا گلدمن با ترجمه آرش رمضانی، آفاق قائم مقامی، زهرا جان نثاری، نینا جمشیدنژاد، نرگس دیانی، صبا فقیه توسط انتشارات ویرایش به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: روانشناسی، روان درمانی، زوج درمانی، نظریه زوج درمانی هیجان مدار
دو عامل مهم در دهه های گذشته بر گسترش توجه خانواده درمانگران به زوج درمانی هیجان مدار تأثیر داشته اند. اول این که، تحقیقات در زمینه درمان مشکلات زناشویی با استفاده از این رویکرد آن قدر کافی بوده اند که آن را تبدیل به رویکردی متقن و مبتنی بر شواهد کرده اند و این مسئله باعث ترویج این رویکرد و به رسمیت شناختن آن شده است. دوم این که نوک پیکان تغییر در طی تحقیقات روان شناختی، به سمت دو مورد ذیل نشانه رفته است؛ (الف) نقش کلیدی و حساس فرایندهای دلبستگی در بزرگسالان و زوج ها؛ و شاید مهم تر از آن، (ب) تحقیق بنیادی بیشتر روی هیجان، دلبستگی و مغز. فرایندهای ارتباطی و هیجانی امروزه به عنوان هسته مرکزی رشد و تغییر، از کودکی تا بزرگسالی شناخته شده اند.
این فرایندها (ارتباطی و هیجانی) قلب زوج درمانی هیجان مدار هستند، و اگر تغییر پایدار و محکم در روان درمانی مد نظر ماست، همان چیزهایی هستند که باید به آنها پرداخت. امروزه دیگر تغییر در هیجان نتیجه تغییرات شناختی نیست، بلکه هیجان به خودی خود منبع اصلی و ماده خامی است که باید مستقلا به آن دسترسی پیدا کرد و تغییرش داد. در این روند، دلبستگی کلید فرایند تنظیم عاطفه است. نهایتا با کار روی چنین تجارب قدرتمندی مثل دلبستگی، اقتدار و طیف هیجانی عشق تا تنفر، کیفیت انسانی به مراجع و درمانگر به عنوان افرادی نگاه می کند که مثل هم به قلب موضوع وارد می شوند. صرف نظر از عقیده و رویکرد نظری درمانگران، بیشتر آنها روی این موضوع هم عقیده اند که برای تغییر واقعی مراجع، فرایند درمان باید داغ و تیز باشد، و این یعنی: برای وقوع تغییر و اصلاح، هیجان ها باید فعال شوند.
این کتاب توضیح میدهد که چگونه می توان به زوج ها کمک کرد تا چرخه های هیجانی منفی در تعاملات بین فردی خود را شناسایی کنند، چگونه بتوانند هیجانات بنیادی نهفته زیرین که، هم خودشان آنها را تولید می کنند و هم از آن هیجانات تأثیر می گیرند، را بشناسند. بفهمند چه کار کنند تا این هیجانات را سازگارتر و کاربردی تر کنند، و از این راه تعاملات خود را تغییر دهند. نویسنده روشن می کند که چطور می شود هم با زوج و هم با یکی از زوجین کار کرد، تا بتوانند بر فرایند اصلی و مرکزی مرتبط با دلبستگی و هویت خود و دیگری تمرکز کنند و بعد آن را تغییر دهند، تا این که زوج ها امکان تشکیل روابط سالم تر را داشته باشند و بتوانند هیجان خود و دیگری را تنظیم کنند.