درباره کتاب حقوق جزای عمومی جلد دوم اثر محمد علی اردبیلی:
کتاب حقوق جزای عمومی جلد دوم ویراست ششم تالیف محمد علی اردبیلی، توسط انتشارات میزان به چاپ رسیده است.
موضوع کتاب: حقوق، حقوق جزا، حقوق جزای عمومی، آموزش حقوق جزای عمومی، بزهکار و عنصر مادی جرم، مسوولیت کیفری بزهکار
در بينش نظامهای حقوقی کهن، بزهکار همواره در آينه افعال خويش شناخته میشد. زيرا، پيشينيان جرم را پديدهای زيانآور و ناشی از افعال مادّی صرف به شمار میآوردند و مسؤوليّت را متوجّه کسی میدانستند که از فعل او زيانی به ديگری میرسيد. تفاوتی نمیکرد که اين فعل از انسان يا حيوان يا نبات و حتی اشياء بیجان صادر میشد. تنها تحقّق جنبه موضوعی فعل و نتيجه خسارتبار آن مهم بود. از اين رو، کودک و نوجوان به همان اندازه مسؤول افعال خويش شمرده میشدند که پير و کلان. جرم چه به صورت عمد و چه به خطا به يک ميزان مسؤوليّت داشت.
افزون بر آن، در حقوق قديم، مسؤوليّت ناشی از جرم نه تنها بر فاعل مادّی بلکه بر خويشان و بستگان او نيز بار میشد. زيرا، فرد در جامعه کهن جزءِ جدايی ناپذير اجتماع خود به شمار میآمد و به يک معنی شخصيت مستقل نداشت. به اين ترتيب، مسؤوليّت جمعی در قبال جرم از سهم بزهکار به جبران عمل خود تا حدودی بسيار کم میشد و او را به عنوان عامل انسانی و موضوع عدالت کيفری گمنام رها میساخت. تأثير اين نوع بينش از فعل مجرمانه را میتوان در بنيادهای حقوقی معاصر مانند ضمان عاقله که شاهد مثالی از مسؤوليّت گروهی است به وضوح مشاهده کرد. بر اين اساس، بسياری از جرمشناسان در روزگار ما مدّعیاند که حقوق کيفری در گذشته فقط جرم و مجازات را میشناخت و در مجموع از مجرم غافل بود.
ادعای آنان را نبايد به اين دليل که جرمشناسی امروز پديده جنايی را واقعيتی انسانی و اجتماعی و روان شناسی بزهکار را فصلی از اين دانش جديد میشناسد غفلت ديگران تلقی کرد. پيشينيان به بسياري از آحاد نفسانی انسان وقوف داشتند و تأثير آن را بر رفتار آدمی میشناختند. ولی برخلاف جرمشناسان امروز که به شخصيت واقعی يا روانشناسی فردی و خلق و خوی خاصّ يکايک بزهکاران توجّه دارند، نظر آنان به بزهکاران خصوصاً از اين جهت معطوف بود که بتوانند بر اساس ضوابط عينی يا برونی هر يک را در طبقه و تقسيمات پيشاپيش تعيين شده نظير ديوانگان، صغار، تکرارکنندگان جرم جا دهند. به عبارت ديگر، شخصيت بزهکاران نه بر اساس شناسايی ذهنی که اکنون در روانشناسی جنايی معمول است، بلکه بر مبنای شناسایی عينی تأويل میشد.
دستاوردهای جرمشناسی در يک سدۀ اخير هر چند بزهکاران را بهتر به عدالت کيفری شناساند، ولی اين معرفت در محدوده مقولات حقوق کيفری کلاسيک همچنان باقی ماند. از ديدگاه حقوقی، بزهکار کسی است که مرتکب جرم شده و يا در تحقّق آن مداخله داشته است. اين تعبير با آنچه از شخصيت ناسازگار بزهکار در جرمشناسی تعريف میشود تفاوت معرفت شناختی دارد. از اين رو، در گفتار نخست به مفهوم بزهکار میپردازیم و در گفتار دوم موضوع مسؤوليّت بزهکار را بررسی خواهيم کرد. زيرا، برای محکوميت به مجازات کافی نيست که کسی در ارتکاب جرم مباشرت يا معاونت کرده باشد، بلکه بايد از نظر اخلاقی نيز قابل و سزاوار شناخته شود.
معرفی مباحث کتاب حقوق جزای عمومی جلد دوم اثر محمد علی اردبیلی:
مفهوم بزهکار
بزهکار و عنصر روانی جرم
بزهکار و عنصر مادی جرم
مسوول کیفری به علت رفتار دیگری
مسوولیت کیفری بزهکار
اسباب مانع مسوولیت کیفری
اماره عدم مسوولیت کیفری اطفال